
بازاندیشی در اندیشهٔ انتقادی پس از نسلکشی:
نقطهٔ عطف معرفتی
مرحلهٔ متأخر از مبارزات ضد-استعماری فلسطینیان و نسلکشیِ جاری در غزه به دست موجودیت صهیونیستی، نقطه عطفی در وضعیت کنونی جهان و در شیوهٔ فهم ما از نظام جهانی به شمار میآید. نسلکشی، در شکل مدرن خود، عنصری ساختاری و ماندگار در تحول تاریخی استعمار مهاجرنشین برتریجوی سفید و امپریالیسم سرمایهداری بوده است. این شکل حاد و جاریِ نسلکشی در فلسطین، که به دست رژیم صهیونیستی طراحی و اجرا میشود و با پشتیبانی، تأمین مالی، مشروعیتبخشی و تسهیل ایالات متحده و دیگر متحدان غربی همراه است، باید در این زمینه فهم شده و همچون سازوکاری برای نظمبخشی در مرحله کنونی استعمار نو و سرمایهداری جهانی تحلیل گردد. نسلکشی صهیونیستی–امپریالیستی در فلسطین، بر نقطهٔ عطفی در تحولات تاریخی معاصر دلالت دارد که در آن، امپریالیسمِ تحت رهبری ایالات متحده برای حفظ نظم موجود، به شیوههایی فزاینده خشن متوسل میشود. از این منظر، نسلکشی را باید امری واقع و مورد انتظار دانست که پیامد پویاییهای درهمتنیدهٔ سرمایهداری، امپریالیسم و استعمار صهیونیستی است. افزون بر این، نسلکُشی جاری در فلسطین، که بهگونهای گسترده رسانهای، تصویری و مجازی شده است، درون چارچوبهای فکری و نهادهای غربی عادیسازی و مشروعیت یافته است. این عادیسازی، از همدستی عمیق و مداراگری ضمنی جوامع غربی در برابر کنشهای نظاممند نسلکُشی پرده برمیدارد.
از سوی دیگر، جنایات غیرقابلتصور رژیم صهیونیستی و شهادت بیش از ۷۰٬۰۰۰ فلسطینی در غزه (تا زمان نگارش متن) موجی بیسابقه از همبستگی ملتهای جهان با مردم فلسطین را برانگیخته و شکاف معرفتشناختی عمیقی میان قدرتهای غربیِ تحت رهبری ایالات متحده—که از رژیم نسلکش صهیونیستی پشتیبانی میکنند—و دیگر ملتهای جهان که در کنار رهایی فلسطین ایستادهاند، پدید آورده است. مهمتر از همه، بهرغم تخریب و ویرانی گسترده، کشتارهای بیوقفه و بمبارانهای کور علیه مردم و شهر غزه، مقاومت فلسطین در غزه مقاومت و استقامت فوقالعادهای از خود نشان داد و موفق شد اهداف نسلکشی رژیم صهیونیستی را مختل کند. این استقامت فوقالعاده، همراه با حمایت مردمی بیوقفهٔ مردم فلسطین در غزه، به عنوان نیروی محوری در ایجاد خیزش بیسابقه جهانی ضد-امپریالیستی و ضد-صهیونیستی عمل کرد. در یکسال گذشته، جنبشهایی در غرب که با مردم فلسطین اعلام همبستگی کردهاند، از خیابانهای برلین، لاهه، پاریس و دوبلین تا دانشگاههای نیویورک و لندن، رشد چشمگیری داشتهاند. اگرچه این اعتراضات با سرکوب خشن دولتها مواجه شدهاند. در منطقهٔ عربی-ایرانی، خشم تودهای علیه رژیم صهیونیستی، حامیان غربیاش و همپیمانان منطقهایاش بهطور کمسابقهای رو به افزایش است.
از این چشمانداز، مبارزهٔ آزادیبخش ملی فلسطین، تضاد اصلی درون سرمایهداری جهانی—میان امپریالیسمِ تحت رهبری ایالات متحده و ملتها و طبقات فرودست جنوب جهانی—را بهلحاظ معرفتی باز-تعریف کرده است. از این رو، اگر صهیونیسم «سرنیزهٔ امپریالیسم» است، مبارزهٔ ضد-استعماری فلسطین خط مقدم مقاومت ضد-امپریالیستی هم در سطح منطقهای و هم در سطح جهانیست؛ و همچون قطبنمایی اخلاقی، سیاسی و معرفتی برای آن عمل میکند.
نسلکشی صهیونیستی-امپریالیستی در فلسطین نقطهٔ عطفی را در تغییرات تاریخی به سمت نظم جهانی چندقطبی برجسته کرده است، که در آن امپریالیسم به رهبری آمریکا اقدامات تهاجمی فزایندهای را برای حفظ نظم کنونی اتخاذ میکند. این منطق تهاجمی که اکنون از طریق اقدامات تجاوزکارانه به لبنان، سوریه، یمن و ایران گسترش یافته، وارد مرحلهٔ شدیدتری شده است که در آن تضادهای درونی آن به صورت انفجاری نمایان میشود. درون این دیالکتیک است که پاسخ ایران به تجاوز آمریکایی-صهیونیستی را نهتنها باید به عنوان یک اقدام دفاعی، بلکه بهعنوان یک نقطهٔ عطف تاریخی-جهانی درک کرد. عملیات ایران که هم بهعنوان اعمال حق دفاع از خود و هم بهعنوان یک اقدام تنبیهی قانونی علیه نسلکشی تبیین شده، اختلالی بیسابقه (به استثنای اقدامات نیروهای مقاومت) در عادیسازی نسلکشی ایجاد کرد و محوریت ایران را در مبارزهٔ جهانی علیه ماشین کشتار آمریکایی-صهیونیستی آشکار ساخت. این عملیاتها آغاز مرحلهٔ جدیدی در مبارزه علیه امپریالیسم و نسلکشی را رقم زد که خطوط کلی آن تازه در حال شکلگیری است. این لحظهْ نیروهای مبارزه ضد-سیستمی در فلسطین و در سراسر جبهه مقاومت در منطقهٔ عربی-ایرانی را بیش از پیش تقویت کرد.
این لحظه دگرگونساز، ما را وامیدارد تا مفروضات بنیادینی را که درک ما از نظم کنونی جهان را شکل دادهاند، به پرسش بکشیم. اینک ضرورت بازاندیشی و بازپسگیری چارچوبهای معرفتی، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. برای آنکه بتوانیم چارچوبهای حقوقی، سیاسی، اقتصادی، ایدئولوژیک و فکریِ بینالمللیای را که نهتنها امکان نسلکشی را فراهم میسازند، بلکه بقای آن را تضمین کرده و آن را پیش میبرند درک کنیم، ناگزیریم نظریههای انتقادی را بازخوانی کنیم و مفاهیمی چون نژادپرستی، سرمایهداری، امپریالیسم، استعمارزدگی، مقاومت، حاکمیت و توسعه را در بستر نسلکشی از نو بررسی کنیم. در این فرایند، ضروری است که تولید دانش را هم از نظر فکری و هم از نظر جغرافیایی جابهجا کنیم.
از حیث فکری، باید چارچوبهایی که در آنها مقاومت و استعمارزدایی صرفاً موضوع مطالعهاند را کنار بزنیم و بهسوی چارچوبهایی حرکت کنیم که در آنها این پدیدهها عوامل اصلی تولید دانش و روایتاند. در عوض، ما باید دیدگاهها و لنزهای معرفتی خود را با ابتکارات و سنتهای موجود در پیرامون (مانند OSPAAAL، CODESRIA، شبکهٔ کشاورزی جنوب، انجمن جهان سوم و بسیاری دیگر) که برای جدایی از تولید دانش استعماری و دستیابی به حاکمیت معرفتشناختی در جنوب مبارزه میکنند، بازآرایی کنیم. از حیث جغرافیایی، در حالی که صنعت مستقر دانش در مرکز امپریالیستیْ مرزهای گفتمانهای معرفتی و تحلیلی مجاز را کنترل و محدود میکند، پژوهشگران جنوب جهانی بهطور فزایندهای در حال ساختن شبکهها و نهادهای خود در سطح جهانی برای بازپسگیری روایت هستند. برای پژوهشگران انتقادی در شمال که با سرکوبهای فاشیستی مواجهاند، این جهتگیری جغرافیایی به معنای بازتعریف کار فکری خود در درون ابتکارات جنوب است. این حرکت دوگانه —فکری و جغرافیایی— برای جدایی دیرهنگام از اکوسیستم تولید دانش امپریالیستی که نسلکشی را در چارچوبهای معرفتشناختی غربی قابل تصور و قابل تحمل کرده است، ضروری است.
در چارچوب همین تلاش جمعی، «مرکز مطالعات مقاومت، حاکمیت و توسعه»، که بهتازگی در دانشگاه تهران —که جایگاهی راهبردی دارد— بنیان گذاشته شده، با افتخار نخستین همایش خود را اعلام میکند که از ۲۱ تا ۲۳ فوریه ۲۰۲۶ (۲ تا ۴ اسفند ماه ۱۴۰۴) در تهران برگزار خواهد شد. موضوع این همایش بهطور عام و میانرشتهای طراحی شده است تا محققان، اندیشمندان و دانشجویانی را گرد هم آورد که به بررسی مقاومتهای ضد-استعماری در منطقهٔ عربی-ایرانی میپردازند.
ما از پژوهشگران رشتههای مختلف از جمله اقتصاد سیاسی بینالملل، مطالعات استعمارزدایی، مطالعات غرب آسیا و خاورمیانه، مطالعات اجتماعی-حقوقی، جغرافیای انتقادی، مطالعات فرهنگی، مطالعات امنیتی، روابط بینالملل، جامعهشناسی، حقوق بینالملل انتقادی، مطالعات توسعه و علوم سیاسی برای شرکت در این همایش دعوت میکنیم. این همایش از مداخلات و مشارکتهایی استقبال میکند که پارادایمهای غالب و انتقادی غربی را به چالش میکشند و معرفتشناسیهای جنوبی را برای آینده جهانی مشترک ما پیش میبرند. این امر بخشی از هدف گستردهتر مرکز محات برای ایفای نقش در قالب کانونی برای پژوهشها و مداخلات آموزشی در راستای تغییر الگوهای مسلط است، که بر مبارزات ضد-سیستمی در منطقهٔ عربی-ایرانی تمرکز دارد و با سایر ابتکارات در جنوب جهانی همکاری میکند.
ساختار و محورهای همایش
ساختار همایش حول چهار محور اصلی سامان مییابد که به گشودن و بسط موضوع فراگیر «بازاندیشی نظریه انتقادی پس از نسلکشی» میپردازند. هر محور، پرسشهای انتقادی مشخصی را مطرح میسازد که به ژرفابخشی درک ما از درهمتنیدگیهای میان مقاومت، حاکمیت ملی و توسعه کمک میکنند.
۱. نسلکشی به مثابه نقطه عطف شناختی
سکوت اندیشمندان انتقادی غرب و همدستی آنها از طریق مصادرهٔ اندیشههای رادیکال و بیاعتبارسازی روایتهای مقاومت، بهلحاظ معرفتی در تسهیل جنگ نسلکُشانه در فلسطین نقش داشته است. این لحظه، اندیشمندان جنوب جهانی را بر آن میدارد که بر تلاشهای خود برای به چالش کشیدن سلطه غرب بر تولید دانش و روایت، چه انتقادی و چه غیرانتقادی، بیافزایند. این محور نخستِ همایشْ جبههٔ مقاومت در منطقه عربی-ایرانی را بهعنوان محور مرکزی مبارزات جهانی ضد-امپریالیستی و ضد-استعماری قرار میدهد، و بهویژه فلسطین را بهعنوان قطبنمای اخلاقی، سیاسی و معرفتی برای بازنگری در نظریهها و روایتهای سلطه و مقاومت در سراسر جهان معرفی و بحث میکند.
موضوعات این محور شامل موارد زیر است:
- لیبرالیسم و تداوم نسلکشی
- بازاندیشی در مدرنیته و استعمارزدگی
- مرزهای انتقاد غربی: سکوتها و همدستیهای شناختی، معرفتی و نهادی در تفکر انتقادی غرب
- مصادرهٔ نظریههای مارکسیستی و استعمارزدایانه از سوی آکادمی غرب در خدمت امپریالیسم
- نقش روشنفکران غربی در شکلدادن به تصاویر و کنشهای مربوط به منطقهٔ عربی-ایرانی
- مشروعیت و عدم مشروعیت مقاومت: روایتهای اروپامحور از مبارزات ضد-امپریالیستی
- بازنماییهای شرقشناختی و اهریمنسازی از نیروهای ضد-امپریالیست در منطقهٔ عربی-ایرانی
- نقش تفکر انتقادی غرب در سرکوب منطقهٔ عربی–ایرانی
- عدالت معرفتی پس از نسلکشی: مبارزه برای بازپسگیری اقتدار شناختی بر چارچوب و روایت جنبشهای مقاومت
- کاوش پویاییها و سازکارهای آشکار و پنهان نژادپرستی اسلامستیز در رسانهها، دانشگاهها و نهادهای غربی
- بازپسگیری روایتها: مقابله با سلطهٔ رسانهای غرب پس از ۷ اکتبر
- تبارشناسی تولید دانش ضد-سیستمی در منطقهٔ عربی–ایرانی
۲. امپریالیسم و سرمایهداری جهانی
این محور، پیوند عمیق و ناگسستنی میان امپریالیسم و سرمایهداری را بررسی میکند و نشان میدهد این دو نظام چگونه یکدیگر را در نظم جهانی پس از نسلکشی بازتولید و تقویت میکنند. همچنین، سازوکارهایی را بررسی میکند که از طریق آنها امپریالیسم، بهرهکشی و سلطه سرمایهدارانه را در سطح جهانی—چه در سطح اقتصادی و چه سیاسی—تحمیل میکند. در این چارچوب، شیوههایی چون نسلکشی، تهاجم نظامی، تحریمهای اقتصادی، جنگهای ترکیبی و کنترل ایدئولوژیک که توسط امپریالیسمِ تحت رهبری ایالات متحده برای حفظ سلسلهمراتب جهانی به کار گرفته میشود، مورد تحلیل انتقادی قرار میگیرد. نقش صهیونیسم در نسبت با امپریالیسم و پویاییهای ژئوپولیتیکی گستردهتر نیز مورد توجه خاص است.
موضوعات این محور شامل موارد زیر است:
- پیوند میان نسلکشی و نظمسازی در سرمایهداری جهانی
- بازخوانی نظریههای سرمایهداری (نو)استعماری و استعمار مهاجرنشین
- تضاد اصلی در نظام جهانی: سرمایه و امپریالیسمِ تحت رهبری ایالات متحده
- بازاندیشی در نسبت میان امپریالیسم و صهیونیسم
- جنگ ترکیبی، بیثباتسازی و تغییر رژیم در منطقهٔ عربی-ایرانی
- پویاییهای درهمتنیدهٔ نژادپرستی، سرمایهداری و امپریالیسم
- تحریمهای اقتصادی یکجانبه و چندجانبه بهمثابه ابزار سلطه امپریالیستی
- اقتصاد سیاسی نولیبرالیسم: پیامدهای آن بر ترکیب طبقاتی، حاکمیت و مقاومت در منطقهٔ عربی-ایرانی
- بازخوانی اسطورهٔ «امپریالیسم غیرغربی» در عصر سرمایهداری جهانی
- امپریالیسم و توسعه: از توسعهنایافتگی تا توسعهزدایی در منطقهٔ عربی-ایرانی
- مبارزات برای حاکمیت ملی در بستر تهاجمات صهیونیستی–امپریالیستی
- ترسیم پیوند میان امپریالیسم و ژئوپولیتیک انرژی، آب و کریدورهای تجاری
- «اکولوژی سیاسی» امپریالیسم، جنگ و نسلکشی
- فناوریها و استراتژیهای شنود و کنترل، ترور و نسلکشی
۳. ضد-امپریالیسم و مقاومت (مقاومة)
این محور به جایگاه مقاومت (مقاومة) در درون جنبشهای جهانی ضد-استعماری و ضد-امپریالیستی میپردازد و تأثیر دگرگونساز آن را بر پویاییهای قدرت، حاکمیت و عدالت در منطقهٔ عربی-ایرانی و فراتر از آن بررسی میکند. این بخش، چالشها و موانع همبستگی بینالمللی با جنبشهای مقاومت، بهویژه در منطقه عربی–ایرانی، را بهگونهای انتقادی واکاوی میکند و در عین حال، به تناقضات و دشواریهای درونی خود این جنبشها نیز میپردازد. سنتهای استعمارزدایانه همچون غرامت و همبستگی جنوب–جنوب در ساختن جبههای جهانی علیه امپریالیسم نیز از دیگر محورهای این بخش است.
موضوعات این محور شامل موارد زیر است:
- استقرار مجدد مقاومت فلسطین در خط مقدم مبارزات ضد-امپریالیستی
- مکانیابی مقاومت در امتداد جنبشهای ضد-استعماری جهانی
- بررسی نقش مبارزات ضد-سیستمی در منطقهٔ عربی-ایرانی در پیوند با مبارزه پرولتاریای جهانی علیه سرمایهداری
- تغییر رژیم، جنگ ترکیبی و پیکربندی مجدد جبههٔ مقاومت
- مقاومت ضد-امپریالیستی و مبارزات طبقاتی در منطقهٔ عربی–ایرانی: نقاط افتراق و راههای اتحاد
- ریشهدواندن گفتمانهای ضد-ایرانی، ضد-عربی و نژادپرستی اسلامستیز در درون چپ سکولار غربی و شرقشناسی بهمثابه مانعی ساختاری در راه جنبشهای همبستگی بینالمللی
- غرامت در زمینهٔ نسلکشی، تحریم و جنگ: چشماندازی جنوبمحور از حسابرسی و عدالت دگرگونساز
- پیمایش مقاومت در منطقهٔ عربی–ایرانی: تناقضات و چالشها
- از جبههٔ مقاومت تا جبههٔ جهانی ضد-امپریالیستی: پیوند جغرافیاها، فرهنگها و ایدئولوژیها از مسیر همبستگی جنوب–جنوب
- همبستگی بینالمللی پس از نسلکشی: ایدئولوژیهای متنوع مقاومت و الهیات رهاییبخش
- مقاومت بهمثابه روششناسی برای کِشت دانش
۴. نظم جهانی کهنه و نوین
افزایش شدت ماشین جنگی ایالات متحده، بحران هژمونی دلار، و بحران ایدئولوژیهای جهانوطنی، همه بر دگرگونی خشن و بنیادین در روند افول امپریالیسم آمریکا دلالت دارند. این پویاییها نهتنها بر بحران نظم جهانی موجود صحه میگذارند، بلکه محدودیتهای سازوکارهای بقای این نظم را نیز نمایان میسازند. افول کنونی باید بهمثابه یک گسست فهمیده شود—گسستی که فضای تصور و ساختن آیندههای بدیل را میگشاید. این محور، افول امپراتوری آمریکا را نقطهای سرنوشتساز در مبارزات جهانی ضد-امپریالیستی دانسته و بر امکانهای رهاییبخش چندقطبیشدن جهان تأکید دارد. نقش مرکزی جنوب جهانی در تصور مجدد نظم سیاسی، حقوقی و اقتصادی چندمرکزی، و همچنین ظرفیتهای رهاییبخش مقاومت ضد-امپریالیستی، احیای حاکمیت ملی، و پیکربندی مجدد سازوکارهای جهانی حکمرانی در این محور برجسته میشود.
موضوعات این محور شامل موارد زیر است:
- نسلکشی در بستر و از طریق نهادها و چارچوبهای حقوقی بینالمللی
- آیندهٔ سازمان ملل متحد: اصلاح، انحلال، و امکانهای نظم جهانی جایگزین
- نقد و محدودیتهای رهیافتهای جهان سوم به حقوق بینالملل (TWAIL): بررسی این جریان، روششناسی آن، و نابینایی آن نسبت به مقاومت ضد-امپریالیستی در منطقهٔ عربی-ایرانی
- چشماندازهای جایگزین جنوبمحور برای نظم نوین حقوقی بینالمللی
- احیای نظم نوین اقتصادی بینالمللی (NIEO)
- یمن بهعنوان یک نیروی نظامی، حقوقی و سیاسی در پیشگیری و مجازات نسلکشی
- نقش چین، روسیه و ایران در بهچالشکشیدن بلوک امپریالیستی و حرکت بهسوی چندقطبیشدن
- بررسی ظرفیتها، چالشها و محدودیتهای نهاد نوظهور بریکس+ در شکلدهی نظم جهانی چندقطبی
- حقوق بشر پس از نسلکشی: ناتوانی و همدستی رژیمهای حقوق بشری تحت رهبری غرب
- بدیلهایی برای حقوق بشر (نو)لیبرال غربی با الهام از تجربههای مقاومت ضد-استعماری